تاریخ هنر معرق از قدیم تا حال به روایت چوب
معرق یکی از رشته های پرپیشینه صنایع دستی ایران است که نسبت به صنایع دیگر چوبی در ایران از قبیل خاتم, نازک کاری, منبت, خراطی و بافت سبد و حصیر دارای قدمت بیشتری است
معرق یکی از رشته های پرپیشینه صنایع دستی ایران است که نسبت به صنایع دیگر چوبی در ایران از قبیل خاتم، نازک کاری، منبت، خراطی و بافت سبد و حصیر دارای قدمت بیشتری است.
نوشته حاضر گزیده ای از مقاله معرق چوب است که چندی پیش در نشست انجمن فراوران با موضوع هنر معرق ارایه شد.
بشر از هزاران سال پیش از چوب به واسطه شکل متناسب آن برای ایجاد سرپناه، ساخت قایق و دیگر موارد استفاده می کرده است. بررسی آثار مربوط به سه هزار سال قبل از میلاد که در شوش به دست آمده، نشان دهنده این مطلب است که مردمان بومی ایران نه تنها از چوب برای کلبه سازی خود استفاده می کردند بلکه در ساخت نردبان و دیگر وسایل زندگی هم از آن بهره می بردند.در دوران هخامنشی هم استفاده از چوب بسیار متداول بوده؛ به طوری که در ساخت عمارت های کاخ هخامنشی – شوش و آپادانا – از درخت های بلوط ایرانی و سدر لبنانی استفاده شده بوده است.
به این ترتیب قبل از استعمال آهن در ساخت بنا، تخت جمشید بزرگ ترین سطح زیربنایی بود که از چوب در آن استفاده فراوانی شده و تمامی این آثار چوبی در اثر آتش سوزی از بین رفتند. گزنفون ضمن توصیف سلاح های نبرد کوروش از یک نیزه عالی چوبی که از چوب سنجد ساخته شده بود، یاد می کند. توجه پارسیان باستان به درخت، بسیار قابل توجه است. می گویند بزرگ ترین درخت سروی که در ایران موجود بوده، توسط زرتشت پیامبر کاشته شده و سرو کاشمر نامیده می شد و در ادبیات پارسی شهرت بهسزایی داشته است.
این سرو را اعجاز زرتشت می دانستند و معتقد بودند که زرتشت آن را از بهشت آورده است. درنهایت این سرو توسط متوکل عباسی، قطع و تکه تکه به بغداد فرستاده شد. عمر این درخت در زمان قطع ۱۴۵۰ سال و دور تنه آن بالغ بر ۲۸ تازیانه بوده است. در دیگر مناطق هم استفاده از چوب برای مردمان آن نواحی ناآشنا نبوده است.
در افسانه های یونان آمده هر درخت را فرشته ای به نام هامادرایاد که در داخل آن پنهان است، نگهبانی می کند و جان وی به حیات درخت بستگی دارد؛ اگر مجبور به قطع درختی می شدند، برای درخت تحف و هدایا می بردند.
مصری ها هم راه استفاده از چوب را به خوبی می دانستند. آنان سه هزار سال پیش، کاغذ و روکش های چوبی را در آثار خود به کار می بردند. فنیقی ها در ساحل لبنان، معبد حضرت سلیمان را در سال ۱۰۱۲ قبل از میلاد از چوب ساختند، سقف و دیوارهای این معبد از چوب سدر لبنان تهیه و کف آن از چوب سرو پوشیده شده، درها از چوب زیتون و ستون های نگهدارنده نیز چوبی بودند.در طول تاریخ، استفاده از چوب و حکاکی روی آن، همچنان به ترقی خود ادامه داد؛ اما در قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی رو به افول نهاد تا آن که در قرن ۱۹، رشد مجددش را از سر گرفت.
● معرق
معرق در فرهنگ عمید به معنای تکه تکه، رگه رگه و وصله آمده است. همه ما در دوران کودکی از روشی به اسم کولاژ استفاده کرده ایم که در این کار تکه های رنگی مقوا، پارچه و کاغذ را به اشکال مختلف بریده و کنار هم قرار می دادیم و در نهایت به شکل خاصی مانند درخت، خانه و گل می رسیدیم.
اگر این کار را با چوب های مختلف به رنگ های متنوع و مطابق با طرح مورد نظر انجام دهیم، این کار را معرق می گویند. این هنر به اشتباه مرقع هم نامیده شده است که خود هنری جدا در کتابت و به معنی گردآوری تکه های مختلف آثار گوناگون در یک مجموعه است.
معرق انواع گوناگونی دارد که وابسته به نوع مصالح است و شامل معرق کاشی، چرم، پارچه، فلز، خاتم و چوب است.
● تاریخچه معرق چوب
از آنجایی که چوب یکی از مواد نسبتا ناپایدار و کم دوام طبیعت است، آثار ساخته شده از چوب یا در طول زمان و یا بر اثر حوادث و عوامل مختلف آسیب دیده و از بین رفته اند و یا آنکه هیچ کس به فکر نگهداری و جمع آوری آثار دست ساز چوبی نبوده است. بر این اساس، تقریبا هیچ گونه آثار چوبی مشخصی از دوره های مختلف تاریخی، باقی نمانده است. با این حال محققان و تاریخ نویسان زمان های متفاوتی را به عنوان مبدا معرق چوب در نظر می گیرند.
بنا به استناد گروهی معرق چوب الهام گرفته شده از معرق کاشی است و گفته شده در زمان افول صنعت کاشی، معرق چوب شروع به رشد کرده است. در معرق کاشی، قطعات کاشی های الوان به شکل تکه تکه توسط چکشی به نام چکی، دورتراشی می شده و از کنارهم قرارگرفتن آنها طرحی واحد به وجود می آمده است. دور آن را با خمیری به نام ساروج گرفته و برای محکمی کار روی آن را دوغاب می ریختند تا سفت شود. کاشی معرق در دوران ایلخانیان پدیدار شد که به صورت نقش های هندسی در دوران تیموری به اوج شکوفایی خود رسید.
نمونه کاشی معرق گنبد سرخ مراغه است که در زمان ایلخانیان ساخته شد. یکی از نمونه های زیبای آن در دوران تیموری گنبد سلطانیه است.نظریه دیگری هم وجود دارد مبنی بر اینکه معرق کاری چوب، تکنیکی نیست که از انواع مختلف معرق ازجمله کاشیکاری گرفته شده باشد. معرق کار چوب باید نه تنها با چوب کار کرده باشد و بافت آن را بشناسد، بلکه می بایست تکنیک معرقکاری روی چوب را هم فرا بگیرد.
به گفته گروهی دیگر، معرق از کشورهای چین، هند و مصر وارد ایران شده است. این افراد معتقدند که براساس اسناد و مدارک موجود سه هزار سال پیش مصری ها به ارزش چوب پی بردند و ساخته های خود را از قبیل صندلی صندوق و … با چوب های معمولی ساخته و بر روی آنها از روکش های مرغوب مانند آبنوس و تزیینات عاج استفاده می کردند.
قدیمی ترین نمونه اثر چوبی، در کاوش های باستانی شهر سوخته زابل به دست آمد. این اثر یک قطعه شانه چوبی است که به شیوه جایگزینی (in lay) نقوش هندسی و گره را بر آن حک کرده اند و قدمت آن به هزاره پنجم قبل از میلاد می رسد. گروهی که معتقدند معرق از کشورهای دیگر وارد ایران شده، تفسیر این کاوش را اینگونه اظهار داشتند که این شانه متعلق به مسافرینی بوده که از این شهر گذر کرده اند، اما تحقیقات روی نقوش این شانه، روشن کرد که طرح های موجود روی آن (گره و نقوش هندسی) طرح هایی کاملا ایرانی است. براین اساس می توان به این نظریه رسید که ایران پایه گذار معرق کاری بوده و هنر مذکور از این منطقه به سایر نقاط منتقل شده است.
یک دوران سکوت چند هزار ساله، مابین تاریخ ساخت دو اثر معرق موجود، وجود دارد که اولی مربوط به شانه به دست آمده در حفریات شهر سوخته و دومی تابلویی متعلق به سال ۱۳۱۳ هجری شمسی است که توسط استاد احمد رعنا با سبک معرق جایگزین کار شده است. این سبک اولین سبک معرق چوب به حساب می آید.
در سال ۱۳۰۹ اولین کارگاه های سنتی به منظور آموزش، حفظ و اشاعه هنرهای ملی و بومی ایران، توسط استاد حسین طاهرزاده بهزاد بنا نهاده شد. اولین کارگاه دایر شده مربوط به صنایع چوبی، کارگاه منبت بود که زیر نظر استاد احمد امامی و دو پسرش خلیل و علی امامی اداره می شد. در سال ۱۳۱۰ رشته مشبک و معرق چوب به کارگاه منبت اضافه شد. سرپرستی این کارگاه به عهده استادان معرق و منبت کار ازجمله؛ شهمیرزادی، احمد رعنا، زابلی، ویزایی، حاج غلامعلی و در سال ۱۳۷۰ استاد کمال میرطیبی بود. در حال حاضر سرپرستی کارگاه معرق در سازمان میراث فرهنگی به عهده استاد مولایی است.
● معرق چوب
در طبقه بندی هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی کشور، معرق چوب در دسته هنرهای صناعی زیر شاخه آثار چوبی و در قسمت برش چوب قرار دارد. همان طور که در تعریف معرق گفته شد، معرق از کنار هم قرارگرفتن و تلفیق چوب های رنگی مطابق با طرح به دست می آید؛ بدین معنی که در ساخت یک اثر معرق، تنها ماده اولیه چوب است، اما می توان این هنر را به صورت تلفیقی با دیگر هنرها و یا با استفاده از دیگر مواد هم مشاهده کرد.
به طور مثال معرق – منبت هر دو از هنرهای چوبی هستند که می توانند به طور مشترک در یک اثر استفاده شوند. ازجمله موادی که در معرق کاری استفاده می شود می توان از خاتم، صدف، فلز (طلا، برنج، نقره، مس)، استخوان و عاج نام برد.معرق کاری را می توان در آثار مختلف چوبی مانند تابلو، میز، صندلی، ساعت، بوفه، در، جعبه های تزیینی و هرگونه وسیله چوبی مسطح و منحنی به کار برد که هدف در تمام این موارد، بخشیدن جلوه و غنای هنری به آثار چوبی است.
● نتیجه گیری
صنایع دستی جزیی از هویت ملی، فرهنگ، بومی، سنتی و اصالت ایرانیان است. ازجمله رشته هایی است که باوجود ساختار سنتی و باستانی، می تواند کارکردهای ویژه و حیاتی مانند معنویت اشتغالزایی، جلب توریست، درآمدزایی و … داشته باشد. صنایع دستی جزیی از یادگارهای ما هستند و به طور امانت در این زمان و مکان مورد استفاده ما قرار گرفته اند و ما نیز وظیفه داریم این امانت را سالم و حتی آراسته به فرزندان خود بسپاریم.بر این اساس می توانیم با خرید یک اثر هنری اصیل، صنایع دستی کشورمان را ابتدا در سبد خرید خانوارها قرار دهیم، سپس با استانداردسازی آن، مسیر را برای تولید صنایع دستی اصیل هموار نموده و درنهایت گام های موثری در جهت از بین بردن موانع و مشکلات صادرات آن برداریم.
اصالت یک هنر بومی چیزی نیست که به آسانی و در طول مدت زمان اندک به دست آمده باشد و بر این اساس جای تاسف دارد که ثمره هزاران ساله را به بهایی اندک بفروشیم و برای کسب متاعی دو روزه با دست خود تیشه به ریشه این هنر اصیل بزنیم. در این میان رسالت سیاستگذاران در زمینه شناخت آثار اصیل هنری و تفاوت آن با موارد مشابه بسیار سنگین تر از دیگر اقشار است. چه جای هیچ تردیدی نیست که مسوولان و مدیران بخش فرهنگ و هنر، به عنوان نماینده ملت، باید که این بار چندین هزار ساله را در اندک زمانی به دیگر فرهنگ ها ابلاغ کنند.